سر فدای علم
یکی از محبوبترین آزمایشهایی که سالهاست سر کلاس انجام میدهم آزمایشی است که در آن سرم را مستقیماً در مسیر وزنهی تخریب،که همتای کوچک وزنههای تخریب واقعی است، قرار میدهم و زندگیام را به مخاطره میاندازم. البته بدانید که این وزنهی کوچک هم میتواند به آسانی مرا بکشد. وزنههای تخریبی که گروههای تخریب به کار میبرند وزنههای کروی شکلی هستند با جرمی در حدود هزار کیلو گرم، ولی جرم وزنهی من ۱۵ کیلوگرم است. در حالی که در یک طرف کلاس ایستاده و سرم را به دیوار چسباندهام وزنهی آونگ را در دستانم میگیرم و آن را تا چانهام بالا میآورم. وزنه را که رها کنم باید موظب باشم که آن را اصلاً به جلو هل ندهم حتی به اندازهی فوقالعاده کم. کوچکترین هل به وزنه بدهم یقیناً به من آسیب میزند یا حتی میکشد. از دانشجویانم میخواهم که حواس مرا پرت نکنند، صدا نکنند، و حتی کوتاهزمانی نفس نکشند و میگویم که اگر این نکات را رعایت نکنند، چه بسا این آخرین درس من باشد.
اعتراف میکنم هربار که این آزمایش را انجام میدهم، آن زمان که وزنه تابخوران به سویم میشتابد حس میکنم آدرنالین خونم بالا میرود و با این که یقین دارم فیزیک مرا نجات خواهد داد، همیشه وقتی که وزنه تا مویی مانده به چانهام جلو میآید، اعصابم خرد میشود. بیاختیار دندانهایم را به هم میفشارم و حقیقت این است که چشمانم را نیز میبندم! میپرسید که انجام این آزمایش چه سودی برای من دارد؟ اعتقادم به یکی از مهمترین مفاهیم کل فیزیک، یعنی پایستگی انرژی راسختر میشود.
ویدیوی مربوط به این آزمایش را از اینجا دریافت کنید